به گزارش مشرق، بازی بازنده ایالات متحده با مهرههای مختلف علیه ایران بار دیگر به نقطه اول یعنی به پرونده هستهای رسید. سناتورهای امریکایی برای نخستین بار مقامهای ارشد «جو بایدن»، رئیسجمهور را به جلسه محرمانه ویژهای در رابطه با ایران فرا خواندهاند تا دولت را بابت زنجیره شکستهای پشت سر هم سیاست خارجی کاخ سفید علیه جمهوری اسلامی مورد بازخواست قرار دهند. به گزارش رسانه امریکایی «پولیتیکو» در این جلسه که به درخواست «میچ مککانل»، رهبر اقلیت جمهوریخواه مجلس سنا برگزار میشود، شماری از اعضای عالیرتبه دیپلماتیک و نظامی از جمله «وندی شرمن»، قائممقام وزارت خارجه امریکا و «کالین کال»، معاون وزیر دفاع بهدلیل افزایش تهدید ایران در معرض پرسش و پاسخ سناتورها قرار میگیرند.
نشست محرمانه نمایندگان که به نظر میرسد «بایدن» را بواسطه کارنامه خسارتبارش در قبال ایران آماج انتقادات قرار خواهد داد، در حالی است که دولت امریکا زمین بازی خود در زمین پرونده هستهای ایران را در پی وقوع ناآرامیها در پاییز سال گذشته تغییر داد و تمرکز خود را معطوف بهکارگیری حربههای روانی و سیاستهای تجزیهطلبانه کرد. امریکا پس از روی کار آمدن «بایدن» ادعای بازگشت به مذاکرات رفع تحریمها و احیای توافق هستهای را مطرح کرد و این در حالی بود که امریکا خیال میکرد دولت جدید ایران این قابلیت را دارد که در برابر مواضع پیشدستانه و زیادهخواهانه امریکا عقبنشینی کند و به خواستههای فراتر از برجام همچون مذاکره پیرامون موضوعات دیگر چراغ سبز نشان دهد؛ تصور غلطی که حالا هزینههای بسیاری را به دولت بایدن تحمیل کرده است.
خط امنیتیسازی و تجزیه
استفاده از حربههای دیگر به عنوان ابزارهای سیاسی هم رسماً از نیمههای سال گذشته و با وقوع برخی ناآرامیها آغاز شد. این بار نه تهدید فعالیتهای هستهای ایران که جریانهای برانداز با تدارک یک فضای سیاسی کمعمق و به راه انداختن کمپینهای بهظاهر حقوق بشری کوشیدند، آتش جنگ روانی علیه ایران را مهیا سازند. بر اساس همین سناریو بود که خط فروپاشی و تجزیه سرزمینی ایران در دستور کار امریکا و شرکای اروپاییاش قرار گرفت و پشتوانه سیاسی و اقتصادی اقلیتهای برانداز و اپوزیسیون را فراهم ساخت. کار تا به آنجا پیش رفت که مقامهای عالیرتبه امریکا از رئیسجمهور گرفته تا وزیر خارجه و نماینده دیپلماتیک این کشور در مذاکرات رفع تحریمها رسماً از متوقف کردن مذاکرات سخن بگویند و مدعی شوند که این موضوع دیگر در اولویت سیاست خارجی واشنگتن قرار ندارد. در این مسیر بهرهگیری از حربه آژانس و شریکتراشی در جنگ اوکراین امکانهای دیگری بود که امریکا از طریق آنها کوشید به طور مستقیم و غیر مستقیم، فضای جاری در مناسبات با جمهوری اسلامی را به سوی مصالح خویش هدایت کند.
نسخه ناکام انزوای ایران
سناریوی جنگ روانی نهتنها ایالات متحده و همپیمانان اروپاییاش را به آنچه از قبال فشار بر ایران جستوجو میکردند، نرساند که از سوی دیگر معلوم شد ترکشهای سیاست فشار حداکثری به جای آنکه ایران را نشانه رود، طرفهای مقابل را هدف قرار داده است؛ از یک سو درک مشترک ایران و قدرتهای بزرگ آسیا همچون روسیه و چین از خطرات دامنهدار رویکرد یکجانبهگرایانه امریکا، این کشورها را به سمت و سوی تقویت همکاریهای همهجانبه کشاند؛ مناسباتی که بویژه پس از آغاز به کار دولت سیدابراهیم رئیسی در عرصه مناسبات سیاسی و اقتصادی دوجانبه و چندجانبه روند رو بهپیشرفتی تجربه کرده و باعث شده چنین سطحی از همکاری به دیگر حوزههای دفاعی، امنیتی و سیاسی تسری یابد. از سوی دیگر توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری رابطه پس از ۷ سال بنبست به آغاز فصل جدیدی از مناسبات ایرانی- عربی انجامید و امکانهای جدیدی را برای دیپلماسی منطقهای جمهوری اسلامی گشود. اینچنین است که سیاست خارجی ایران در توسعه رابطه با قدرتهای بزرگ خاورمیانه و آسیا مایه نگرانی امریکایی شده که تا پیش از این در قالب ائتلافهای نیمبند در عرصه همکاریهای امنیتی و نظامی، شکستهای متعددی را در بههم زدن معادله قدرت در منطقه بزرگ آسیا از سر گذرانده است.
انتقاد کمسابقه از شکستهای امریکا
اینک سناتورهای امریکایی که دریافتهاند دولت «بایدن» سیاست فشار خود علیه ایران را بیش از حد کارآمد تصور میکرده است اما دیگر برای به نتیجه رساندن این رویکرد، نمیتواند روی روشهای پیشتر شکستخورده حساب کند، حالا نسخههای ناکام رئیس دولت را در قبال جمهوری اسلامی زیر ضرب انتقادات گسترده قرار دادهاند. بنابراین به نظر میرسد قرار گرفتن دولتمردان امریکایی در این موقعیت متزلزل سبب شده آنها بار دیگر نوک پیکان حملات سیاسی خود علیه ایران را متوجه فعالیتهای هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی سازند و بار دیگر به ایفای نقش پلیس بد در زمین هستهای بپردازند.
نقاب پلیس خوب
طبیعی است رجعت دوباره امریکا به پرونده هستهای، بار دیگر سه کشور اروپایی را به سمت و سوی ایفای نقش قدیمی خود یعنی صحنه گردانی از منظر پلیس خوب-پلیس بد هدایت کند. رسانههای غربی پیشتر مدعی شدهاند که تروریستی اعلام نکردن سپاه از سوی انگلیس بهرغم انجام اقدام مشابه توسط امریکا به نقطه اختلاف آشکار واشنگتن و لندن تبدیل شده است. «جیمز کلورلی»، وزیر خارجه انگلیس در مصاحبه با «فاکس نیوز» با وجود تکرار ادعاها مبنی بر سویه خطرناک فعالیتهای هستهای ایران، به انتقادات امریکا از کشورش به دلیل تروریستی اعلام نکردن سپاه پاسخ داد و گفت: «تنها دولت امریکا سپاه را تروریستی اعلام کرده و بریتانیا همچنان به ارزیابی و تعیین مؤثرترین راه محدود کردن فعالیتهای مخرب سپاه و در واقع دولت ایران ادامه میدهد.»
اگرچه خودداری لندن از تحریم سپاه بیش از آنکه به دلیل باز گذاشتن امکان مذاکره با ایران باشد، به دلیل ملاحظات و نگرانی از تبعات پرهزینه آن بر منافع ملیاش ارزیابی میشود اما انگلیس به عنوان یکی از سه عضو اروپایی مذاکرات چندان بیمیل نیست این اقدام را در راستای نشان دادن وجهه بهتری از خود در فضای جاری در پیش گیرد و به اصطلاح نقاب پلیس خوب صحنه تعامل با ایران را بار دیگر بر چهره بزند.
شانس احیای توافق
موضعگیری اخیر «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که مدعی شده «اگر تعامل میان ایران و آژانس بد ارزیابی شود و همکاری ایران خوب نباشد، شانس احیای توافق هستهای به صفر میرسد» نیز فارغ از ناکامیهایی نیست که کشورهای غربی در روند تعامل با ایران تجربه کردهاند. «گروسی» این موضع را در شرایطی مطرح کرده که ایران در پی سفر اخیر او به تهران بالاترین سطح همکاری با آژانس را به جریان انداخته و فرصت بهانهجوییهای واهی این نهاد نظارتی را به حداقل رسانده است. خاصه آنکه تا اینجا معلوم شده شانس احیای برجام را نباید در زمین بازی بدون مانع تهران و آژانس جستوجو کرد بلکه میتوان انتظار داشت امریکا و شرکای اروپاییاش که در جنگ فرسایشی اوکراین هم درماندهاند، بپذیرند دیگر امکان پذیرش تبعات شکست مذاکرات وین و پیگیری آلترناتیوهای دیگر را ندارند و در صورت ادامه وضع موجود باید از حالا به فکر پذیرش پیامدهای متنوع شکست احتمالی مذاکرات برای خود باشند.